جدول جو
جدول جو

معنی پیغام فرستادن - جستجوی لغت در جدول جو

پیغام فرستادن
(هَُ)
پیغام دادن. پیام دادن. گفتن مطلبی بکسی تا بثالثی برساند خواه بزبان یا بنوشته: در نهان سوی ما (مسعود) پیغام فرستاد (حاجب) که امروز البته روی گفتار نیست. (تاریخ بیهقی). هر چند سلطان بر زبان بوالحسن عقیلی پیغام فرستاده بود در معنی تعزیت... امیر بلفظ عالی خود تعزیت کرد. (تاریخ بیهقی ص 346)
لغت نامه دهخدا
پیغام فرستادن
پیغام فرستان بکسی (نزد کسی سوی کسی)، پیغام دادن بوی پیام دادن بدو: هرچند سلطان بر زبان بوالحسن عقیلی پیغام فرستاده بود در معنی تغزیت... امیر بلفظ عالی خود تعزیت کرد
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(هَُ)
پیام دادن. پیغام دادن. پیام کردن. پیغام فرستادن:
چرا چو سوی تو نامه و پیام نفرستد
ترا بهر کس نامه و پیام بایدکرد.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
پیام دادن پیغام فرستادن پیغام کردن: چرا چو سوی تو نامه و پیام نفرستد ترا بهر کس نامه و پیام باید کرد. (ناصر خسرو)
فرهنگ لغت هوشیار